بسیاری از افراد در مورد علت بی حوصلگی و روشهای درمان بی حوصلگی از روانشناسان سؤال میپرسند. در واقع کسالت و بیحوصلگی میتواند یکی از علائم اصلی مشکلات مرتبط با سلامت روان باشد که از جمله مهمترین آنها میتوان به افسردگی اشاره کرد. تلاش برای رفع احساس بیحوصلگی به افراد کمک میکند تا از ابتلا به اختلالات روانی پیشگیری کرده و سطح رضایت از زندگی خود را بهبود بخشند. در این راه لازم است که ابتدا راهکارهای عمومی برای درمان بی حوصلگی خود را در پیش بگیرید و در صورتی که به نتیجه دلخواه نرسیدید با انجام مشاوره افسردگی به بهبود وضعیت خود کمک کنید. ما در ادامه به طور جامعتری در مورد علت بی حوصلگی و روشهای درمان آن صحبت کردهایم پس تا انتها با ما همراه باشید.
بیحوصلگی و کسالت به چه معناست و چه دلایلی دارد؟
بیحوصلگی و کسالت احساس رایجی است که همه افراد در طول عمر خود به طور طبیعی آن را تجربه میکنند. این احساس در واقع به معنای لذت نبردن از وضعیت موجود و بیعلاقگی نسبت به انجام فعالیتهاست. بیحوصلگی میتواند در موقعیتهای مختلف و به دلایل گوناگونی به سراغ شما بیاید. برای مثال ممکن است زمانی که بسیار پرانرژی و سرحال هستید در وضعیتی قرار بگیرید که نتوانید انرژی خود را تخلیه نمایید و همین امر باعث شود که نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارید حس بیحوصلگی و کسالت را تجربه کنید. در مقابل ممکن است زمانی که از نظر روحی خلق پایینی را تجربه میکنید و غمگین هستید نیز به طور کل دچار بیحوصلگی شوید و هیچ فعالیت خاصی نتواند احساس لذت کافی را در شما ایجاد نماید.
همچنین کودکان و نوجوانان نیز بیش از سایر افراد این مسئله را تجربه میکنند چراکه آنها انرژی بیشتری دارند و وجود روحیاتی نظیر ماجراجویی و کنجکاوی در آنها باعث میشود که هنگام قرار گرفتن در موقعیتهای جدی و رسمی دائماً از بیحوصلگی شکایت کنند که این مسئله در اکثر موارد طبیعی به نظر میرسد. به طور کلی نیافتن مجرای مناسب برای تخلیه انرژی خود، غمگینی، دچار بودن به مشکلات خلقی نظیر افسردگی و وجود مشکلاتی در تمرکز به عنوان علل بیحوصلگی شناخته میشوند.
علت بی حوصلگی و علائم آن
علامت اصلی که در واقع زیربنای بیحوصلگی و کسالت را تشکیل میدهد احساس پوچی و بیمعنایی موقعیت موجود است. وقتی فرد دچار احساس پوچی میشود معنایی در انجام فعالیتهای پیرامون خود نمیبیند و در نتیجه تلاش میکند تا بیکار بنشیند و دست به انجام هیچ کاری نزند. همین امر منجر به احساس ناکامی هرچه بیشتر میشود و میتواند میزان نارضایتی فرد را بیشتر و بیشتر کند. از جمله دیگر علائم بیحوصلگی میتوان به بهم ریختن چرخه خواب و بروز مشکلاتی در تغذیه، احساس بیانگیزگی و سپردن کنترل زندگی به دست عوامل بیرونی اشاره کرد.
چه زمانی بی حوصلگی نیازمند درمان است؟
بیحوصلگی و کسالت برای هرکسی در زندگی به طور معمول در موقعیتهای گوناگون تجربه میشود. این امر مسئلهای طبیعی است که به طور خود به خود بهبود مییابد. اما برخی افراد به طور افراطی و مکرر با این موضوع روبهرو میشوند و میتوان گفت که این مشکل الگوی اصلی زندگی آنها را تشکیل میدهد. از آنجایی که بیحوصلگی تمایل فرد برای شرکت در فعالیتها را تحت تأثیر قرار میدهد؛ زندگی کسالتبار اغلب به کاهش عملکرد فرد در ابعاد مختلف زندگی نظیر شغل، تحصیل و روابط بین فردی میانجامد. متخصصان این وضعیت را به عنوان نشانهای از وجود یک اختلال روانی نظیر افسردگی در نظر میگیرند که به مداخلات حرفهای نیازمند است.
علت بی حوصلگی و درمان آن
درمان خاص و واحدی برای رفع بیحوصلگی وجود ندارد چراکه این موضوع میتواند از علل و عوامل گوناگونی نشات بگیرد و از همین رو درمان نیز متناسب با این علل متفاوت خواهد بود. برای مثال ممکن است که شما فرد تنوع طلبی بوده و هیجان خواهی زیادی در زندگی داشته باشید همین امر باعث میشود که قرار گرفتن در موقعیتهای تکراری شما را بیحوصله کند. در این شرایط روانشناسان با دادن بینش بیشتر در مورد صفات شخصیتی غالب در وجود شما کمک میکنند تا بتوانید عادات و سرگرمیهای جدیدی را در زندگی خود خلق نمایید و از یکنواختی زندگی بکاهید.
اما اگر بیحوصلگی شما به وضعیتی افراطی و بیمارگون تبدیل شده باشد و از افسردگی ناشی شود، درمان افسردگی در اولویت قرار میگیرد. درمانهای شناختی-رفتاری با ارزیابی افکار زیربنایی ایجاد کننده مشکلات روانی و ارائه تمرینهای رفتاری به فرد کمک میکنند تا بتواند اصلاحاتی در زندگی خود به وجود بیاورد که در پی آن احساسات خوشایند بیشتری را تجربه کند و در نهایت بیحوصلگی کمتر و نشاط بیشتری تجربه شود. برای اینکه بتوانید بهترین روش درمانی را برای بهبود احساس کسالت تجربه نمایید لازم است که ابتدا برای ارزیابی دقیق وضعیت خود به یک روانشناس مراجعه نمایید و در صورت لزوم جلسات رواندرمانی را پیگیری کنید.
راهکارهای عمومی برای درمان بی حوصلگی
اگر بیحوصلگی وضعیت بیمارگونی نباشد با استفاده از برخی راهکارهای عمومی میتوان به بهبود آن کمک کرد. ما در ادامه به چند توصیه در این زمینه اشاره کردهایم.
کمی خلاقیت به خرج دهید
ریشه بسیاری از بیحوصلگیها روزمرگی و درگیری در یکنواختی زندگی است. خلاقیت کلیدی است که میتواند بسیاری از ما را از این یک نواختی نجات دهد و تجربیات نوینی را در اختیار ما قرار دهد. برای اینکه بتوانید روحیه خلاقانه خود را به کار بگیرید پرداختن به انواع فعالیتهای هنری نظیر موسیقی، نقاشی و نوشتن خیالپردازیهای روزمره میتواند گزینههای مناسبی باشد.
دست به عمل بزنید
بیحوصلگی انسان را در دامی اسیر میکند که باعث میشود شروع فعالیتها بسیار سخت باشد. اما اغلب افراد اگر بتوانند بر این موضوع غلبه کنند و انجام کاری را شروع کنند بهسرعت تغییر روحیه خود را احساس کرده و میفهمند که چقدر از میزان بیحوصلگی آنها کاسته شده است. در همین راستا بکوشید فعالیتهای سادهای نظیر پیاده روی، یا انجام ورزشهای بسیار سادهای را شروع کنید. هرگونه فعالیتی که بتواند احساس نشاط شما را افزایش دهد به مرور از تکرار احساس بیحوصلگی در زندگی شما خواهد کاست.
به بهداشت خواب خود توجه کنید
افرادی که دچار مشکلات اختلالات خواب هستند اغلب در طول روز احساس خستگی زیادی میکنند و کسالت و بیحوصلگی بیش از دیگران به سراغ آنها میآید. از همین رو تلاش کنید تا ریتم خواب منظمی داشته باشید و در صورتی که به اختلال خواب خاصی نظیر بیخوابی یا کابوسهای شبانه دچار هستید به یک روانشناس برای بهبود مشکل خود مراجعه کنید.
از فعالیتهای آرامش بخش کمک بگیرید
هرچقدر در طول روز احساس آرامش و رضایت روانی شما بیشتر باشد خستگی و بیحوصلگی کمتر شما را درگیر خود میسازد. برای اینکه بتوانید استرسهای روزمره خود را مدیریت کنید و سلامت روان خود را ارتقا ببخشید، کمک گرفتن از ورزشهایی نظیر یوگا و استفاده از تکنیکهای روانشناسی نظیر ریلکسیشن و فنون ذهن آگاهی تا حد بسیاری میتواند در این زمینه به شما کمک کند.