دکتر هلن جی. برنر، نویسنده کتاب” من میدانم جایی در همانجا هستم ” میگوید: خشم مزمن در بسیاری از ازدواج ها رایج است؛ مخصوصا زمانی که زوج صاحب بچه کوچک نیز هستند. انتظارات و مسئولیت کودکان در حال رشد حتی در بهترین روابط زناشویی نیز میتواند مشکلاتی ایجاد کند و هنگامی زوج زمان و انرژی لازم برای حل مشکلات زناشویی خود نداشته باشند،بحث و دعوا با همسر به وجود میآید. نتیجه؟ به جملات یک زن عصبانی توجه کنید:” من عادت داشتم دیوانهوار عاشق همسر و زندگی خود باشم، اما الآن فقط یک دیوانه ام”. در ادامه به مشکلات زنان در روابط زناشویی که باعث اختلافات زناشویی میشود خواهیم پرداخت.
ریشههای خشم به خاطر اختلافات زناشویی
یکی از رایجترین شکایاتی که در مرکز مشاوره از زبان مادران جوان خشمگین شنیده میشود، این است که همسر آنها از زیر مسئولیت کارهای خانه شانه خالی میکند. این فقط کار عملی نیست که زنان از آن شکایت دارند، بلکه آنها باید نسبت به مشغله های فکری زندگی مثل داشتن سایز کفش فرزندان، وقت ویزیت دکتر، برنامه ریزی جشن تولد فرزند و غیره نیز احساس مسئولیت کنند.
خانوم لیزا لئود، مادر دو بچه از آتلانتا و نویسنده کتاب “کمال گرایی را فراموش کن” میگوید: وقتی بچه های من کوچک بودند، من به تنهایی وظیفه تهیه فهرستی از کارهای روزمره خانواده و بچه ها را بر عهده داشتم. همیشه به همسر خود میگفتم: هیچ میدانی جلسه اولیا و مربیان فرزندان چه روزی است؟ اصلاً میدانی که بچه های ما چه نیازها و مشکلاتی دارند؟
یکی دیگر از مشکلات زناشویی زنان این است که همسر شان به آنها توجه نمیکند یا نسبت به نگرانیها و نیازهای عاطفی زنان اهمیتی نمیدهند. یک مادر خانهدار و صاحب ۳ فرزند زیر ۵ سال میگوید” شوهر من تمامروز را کار میکند و وقتی در خانه است با بچه ها سرگرم است، بعدازاینکه فرزندان ما به خواب میروند، او خود را تلپی روی مبل میاندازد و تلویزیون نگاه میکند.
او حتی تمایلی به گفتگو با همسر خود ندارد و این موضوع واقعاً من را خشمگین و عصبانی میکند. من تمامروز را به تربیت بچه ها میگذرانم، از آنها مراقبت میکنم. آیا این حق را ندارم که گاهی همسرم به من توجه و محبت کند؟
او هنوز هم در گفتن مشکلات زناشویی به شوهر خود شک دارد. او میگوید” نمیخواهم زن غرغرویی باشم، میدانم که همسرم سخت کار میکند و خسته است. او حق دارد زمانی را برای استراحت و امور شخصی خود اختصاص دهد”. اگرچه، هرازگاهی، خشم مزمن من تبدیل به خشم واقعی خواهد شد. او اعتراف میکند که” چیزهای کوچکی مرا خشمگین میکند و مرا نسبت به رفتار شوهرم عصبانی میکند”.
به نظر مشاوران خانواده ، ابراز خشم در چنین مواقعی از طرف زن امری طبیعی است اما گاهی زنان در ابراز و بیان خشم خود به همسر راحت نیستند.
فیونا تراویس، دکترای روانپزشکی کولومبوس از اوهایو میگوید: زنان معمولاً به حفظ سکوت و غم خوردن در درون خود تمایل دارد اما وقتی که این احساسات در درون انباشته شد و به نقطه غیرقابل تحملی رسید، آنگاه همه دردها، آسیب ها و ناامیدی ها فوران می کند و منفجر می شود.
طغیان خشم زن به خاطر مشکلات زناشویی
روانشناسان میگویند زنان مایلاند تسکین موقت پس از عصبانیت شدید را تجربه کنند. تخلیه احساسات و هیجانات درونی همیشه حس خوبی به زنان میدهد و این کار به زن برای مقابله با استرس کمک میکند. گرچه به عقیده این مشاور خانواده رسیدن احساسات به نقطه انفجار برای سلامت ما زیانبار است. دکتر برنر میگوید:” آنچه اتفاق میافتد این است که مرد احساسات زن را نادیده میگیرد زیرا از نظر او زن مانند دیوانه ها جیغ میکشد و منطقی نیست. در نتیجه احساسات او را جدی نمیگیرد”.
بدتر اینکه، تکرار بحران میتواند موجب شود که مرد رفتار ناپسندی در مقابل همسر خود انتخاب کند. دکتر دافنه استیون، مشاور خانواده و زوج درمانگر در ماکون جورجیا، میگوید:” عصبانیت زن برای مرد میتواند ترسناک باشد”.
مردها در مقابله با استرس واکنش نشان میدهند: فشارخون آنها بالا میرود و ضربان قلب آنها زیاد میشود. پس یک مرد، برای جلوگیری از ناراحتی در چنین شرایطی ممکن است بااحتیاط با همسر خود رفتار کند یا بهطور مقطعی از همسر خود دوری کند.
وقتی زوج از هم فاصله میگیرند، معمولاً اولین صدمه به رابطه زناشویی و رابطه جنسی آنها وارد میشود. ریک هنسون، دکتر روانشناس و نویسنده کتاب ذات مادری (راهنمای مادر در سلامت جسمی، ذهن، و روابط عاطفی) میگوید:” زنان معمولاً علاقه کمی به برقراری رابطه جنسی با همسر بی عاطفه از خود نشان میدهند”. شوهر علی رغم شهرت شان در شهوت رانی، از نزدیکی با زنی که از دست آنها عصبانی است اجتناب میکنند.
باگذشت زمان، عدم رابطه جنسی در ازدواج موجب بیگانگی عمیق میگردد و نقش مشکلات جنسی در اختلافات زن و شوهر پدیدار می شود. این دکتر روانشناس معتقد است، عصبانیت شدید برای سلامت کودکان نیز مضر است. وقتیکه زن احساس عصبانیت میکند، احتمال از دست دادن آستانه تحملش در تربیت کودک و فرزندان بیشتر است.
اگرچه زنان سعی میکنند غم و ناراحتی و مشکلات زناشویی را در درون خود نگه دارند اما احساس خشم مداوم، ناسزا گفتن در حین دعوا با همسر و نگاههای سرد بین زن و شوهر ، به کودک تعریف اشتباهی از ازدواج نشان میدهد.
مشکلات زناشویی خود را به طور چشمگیری بهبود بخشید
این موقعیت ناامید کننده نیست. جاشوا کلمن، دکتر زوج درمانی در سانفرانسیسکو و نویسنده کتاب “تغییر ازدواج” میگوید:” اگر زوج تلاش کنند تا بر روی تفاوت ها و اختلافات زناشویی خود کار کنند، بیشتر روابط زناشویی بعد ازدواج بهطور چشمگیری بهبود مییابد”. در اینجا چند پیشنهاد این مشاور خانواده برای مقابله با “سندروم مادر دیوانه” ارائه شده است:
اجازه ندهید به خاطر مشکلات زناشویی احساس رنجش ایجاد شود
داشتن احساس بدبینی به همسر نقطه شروع شکست در رابطه زناشویی است، مگر اینکه تلاشی آگاهانه در حل مشکلات زناشویی انجام دهید. همینکه همسر خود را با لنز بدبینی نگاه کنید، همه کارهای همسر تان غلط میشود.
برای تغییر دیدگاه خود، مهم است که هرلحظه به عقب برگردید و با خود دلایل و معیارهای ازدواج با همسر خود در گذشته را مرور کنید. فهرستی از خصوصیات رفتاری خوب همسر خود که باید به خاطر آنها از او تشکر کنید را یادداشت کنید و سعی کنید بیشتر بر روی آنها تمرکز کنید.
از گفتن این جملات خودداری کنید:” همسرم همیشه این کار را میکند” یا هیچوقت این کار را انجام نمیدهد”. به اعتقاد این دکتر روانشناس بیان چنین اظهار نظرات کلی نسبت به همسر احتمالاً درست نباشند و درعینحال میتوانند احساس خشم و عصبانیت را در شما تشدید کنند.
عوامل ایجاد مشکلات زناشویی در زندگی را شناسایی کنید
آگاه باشید چه زمانهایی بیشتر از همسر خود عصبانی هستید. آیا شما از اینکه فرصتی برای پرداختن به امور شخصی خود (مثل ورزش صبحگاهی) ندارید از همسر و زندگی خود عصبانی هستید؟ آیا زمانهایی که بهخصوص خسته هستید بیشتر عصبانی میشوید؟ اگر این موارد درست است، شما نیاز دارید تا راه حلی برای تفریح یا استراحت برای رفع خستگی در بعدازظهر خود پیدا کنید.
دکتر استیون میگوید:” مهم است زنان زمانی را برای تغذیه روحی خود اختصاص دهند”. بازیابی انرژی روحی و روانی ممکن است رفتار آزاردهندهی همسر تان را تغییر ندهد، اما بر روش واکنش شما در برخورد با مشکلات زناشویی و رفتارهای نامطلوب همسر تأثیر میگذارد.
گام بعدی شناسایی رفتارهای اشتباه همسر شما است که بیشتر از همه شما را خشمگین و آزرده میسازد. سپس، یافتن نقش خود در ایجاد چنین رفتار هایی است. دکتر کلمن میگوید:” مقصر دانستن یکدیگر در حین اختلاف زن و شوهر آسان است”. اما به عقیده روانشناسان، در یک رابطه زناشویی ناسالم معمولاً زن و مرد هر دو مقصر هستند. مثلاً، اگر شما شخصیت کنترل کننده ای دارید ، آیا میتوانید از همسر خود انتظار داشته باشید تا برای تصمیم گیری در زندگی پیشگام باشد؟
همچنین باید درباره آنچه شما را در زندگی زناشویی عصبانی میسازد پیش از اینکه خشمگین شوید با همسر خود به گفتگو بپردازید. دکتر برنر میگوید:” اجازه ندهید موضوع حل اختلافات زناشویی شما بلاتکیف بماند”. از طرفی، سعی نکنید زمانی که عصبانی و ناراحت هستید مشکلات زناشویی با همسر خود را حلوفصل کند. بلکه، وقتیکه آرامش خود را به دست آوردید، زمانی را برای گفتگو با همسر خود تعیین کنید.
برای حل مشکلات زناشویی راهحلهای عملی پیدا کنید
آیا شما مانند بسیاری از مادران پر مشغله از اینکه همسر تان در منزل کار نمیکند عصبانی هستید؟ اگر شما به کمک نیاز دارید، احتمالاً باید آن را کلمه به کلمه به همسر خود بگویید. آلین زولدبراد، متخصص رابطه زناشویی در دانشگاه لزینگتون، ماساچوست، پیشنهاد میدهد:” فهرستی از ناراحتکنندهترین وظایف خانه را تهیه کنید و از همسر خود بخواهید تا برخی از آنها را او انجام دهد”. اگر شما از او میخواهید تا کارهای خاصی انجام دهد، ازجمله لباسشویی یا آماده کردن وعدههای غذایی و مطمئن نیستید که چگونه آن را انجام دهد، به او آموزش دهید.
در بیان مشکلات زناشویی از لحن مؤدبانه استفاده کنید
به عقیده این مشاور خانواده نحوه بیان شما به همان اندازه آنچه میخواهید بگویید اهمیت دارد. بنابراین، پیش از هرچیز برای بیان خواسته ها و انتطارات از همسر خود برنامه داشته باشید. بهجای جیغ کشیدن و گفتن این جمله به همسر که :” دراز کشیدن روی مبل مثل یک نهنگ توی ساحل را کنار بگذار و یکبار هم شده کمک کن”، سعی کنید بگویید” من به کمکت احتیاج دارم، ممکن است امشب ظرفها را شما بشویید تا بتوانم برای فرزندان قصه تعریف کنم؟”
به یاد داشته باشید وقتی شوهر در کارهای خانه به شما کمک میکند و آنها را دقیقاً به همان نحوی که شما انجام میدهید انجام نمیدهد، زبان خود را گاز بگیرید. اصلاً از او انتقاد نکنید، زیرا در صورت انتقاد از همسر ، دفعه بعد به شما در انجام کارهای منزل کمک نخواهد کرد.
برای حل مشکلات زناشویی زمانی را برای بودن در کنار همسر اختصاص دهید
بر اساس توصیه روانشناسان ، زوج باید سعی کنند زمانی را (حداقل هفتهای یکبار) به خود اختصاص دهند. بهطور مطلوب، باید قراری بیرون از خانه با هم بگذارید تا از فضای کاری داخل خانه مدتی به دور باشید. اما اگر نمیتوانید این موضوع را مدیریت کنید، حداقل زمان مشخصی را (مثلا پسازاینکه شبها کودکان خوابیدند یا بعدازظهر آخر هفتهها که بچه ها نزد مادربزرگشان هستند) در کنار همسر خود باشید.
زمانی که در کنار همسر خود مینشینید، یک لیوان چای یا یک فنجان قهوه با هممیل کنید. بهجای صحبت درباره کودکان، این تمرین را انجام دهید: درباره چیزی که واقعاً دوست دارید با همسر خود صحبت کنید یا اینکه از او بابت زحماتی که برای زندگی مشترک می کشد تشکر کنید. سپس، از او بخواهید او نیز جملات مثبتی را راجع به شما بگوید. شروع گفتگو با همسر با همین حرفهای ساده بهسرعت موجب مکالمه عمیقتری میشود. اگر چیز دیگری نباشید، حداقل موجب خنده شما میشود و همیشه راهی خوب برای برقراری ارتباط دوباره وجود دارد.
درنهایت، والدین جوان باید بدانند، همیشه یک مرحله پر استرس در هر زندگی زناشویی وجود دارد. معمولاً بحث و دعوای زن و شوهر امری طبیعی است و در بیشتر ازدواج ها دعوا آسیبی به رابطه زناشویی نمیزند. در حقیقت، یادگیری و تمرین بر روی شناخت تفاوت ها و حل مشکلات زناشویی به ایجاد یک ازدواج موفق کمک میکند.
جهت ارتباط با کارشناسان و دریافت مشاوره آنلاین رایگان گپچه با ما در ارتباط باشید.
بیشتر بخوانید:
رفتارشناس جنسی کیست و چه زمان باید به آن مراجعه کنیم؟
مشاوره زندگی چه کمکی میتواند به خانواده ها کند؟
نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید